هجرت و جهاد

هجرت یعنی دوری گزیدن حرکت کردن کوچ کردن از وطن و از یار و دیار همه را پشت سر گذاشتن برای چه؟برای نجات ایمان

هجرت مسله ای است که در منطق اسلام و قرآن محدود به یک زمان و مکان معین نیست.

پس معنایش این است که اگر ما درشرایطی قرار گرفتیم که ایمانمان در خطر است ایمان جامعه ی ما درخطر است اسلام ما در خطر است باید مهاجرت کنیم  از این شهر به آن شهر از این ده به آن ده البته برای نجات ایمان!

کسانی که وقتی به آنها میگوییم خانم چرا بااین وضع به خیابان می آیی؟ ای پسر چرا به تصاویر وفیلم های مستهجن نگاه میکنی؟ می گویند همه این کار را میکنند و معتقد به جبر محیط هستند این عذر اینها مسموع نیست.

اگر برای مثال به درختی بگوییم چرا این قدر شاخه هایت پوسیده است اگر بگوید دست من نیست هوای شهرتان الوده است این عذرش به جاست چون اختیار ندارد ولیکن این عذر از انسانی که دارای اختیار است پذیرفته نیست چون اختیار دارد وقتی می بیند محله اش آلوده است می تواند محله اش را ترک کند.

 در آیینه ی آیات و روایات هجرت فقط به معنای ظاهری یعنی هجرت از این شهر به آن شهر نیست بلکه در آثار اسلامی داریم {المهاجر من هجر السیئات} مهاجر کسی است که از گناهان هجرت کند.پس بااین وجود همه ی گناهکاران عالمی که از گناهانشان دست شسته وتوبه کرده اند مهاجرند نظیر فضیل ابن عیاض و بشر حافی

جهاد هم فقط شمشیر برداشتن و با دشمن جنگیدن نیست. در روایت داریم {المجاهد من جاهد نفسه} مجاهد کسی است که با نفس خود جهاد کند.مجاهد کسی است که در مبارزه ی درونی که همیشه در همه ی انسانها وجود دارد بتواند با نفس اماره خود باهواهای نفسانی خود مبارزه کند.

منبع برگرفته از کتاب آزادی معنوی شهید مطهری

در محضر عارفان

 

 

 

من در تمام عمر خود چیز با ارزشی نیافتم جزآنچه به جنبه های معنوی وارزشهای انسانی منتهی می شود، همه ی ارزشهای مادی سراب بود.
 انسانها در خوابند و نقش ها نقشه بر آبند، کودکان دیروز جوانان امروزند وجوانان امروز پیران فردا و پیران فردا، در بستر خاک آرمیده اند، چنانچه گویی هرگز نبوده اند.

حضرت آیة الله العظمی ناصر مکارم شیرازی(مدظله)

 آمده ایم، زندگی کنیم تا قیمت پیدا کنیم، نه اینکه با هر قیمتی زندگی کنیم زندگی ما حکایت یخ فروشی است که از او پرسیدند فروختی؟ گفت: نه ولی تمام شد...!
حضرت آیة الله العظمی محمد تقی بهجت رضوان الله علیه

 

الهی! خودت می دانی که دریای دلم را جزر و مدّ است ؛ «یا باسط» بسطم ده ، و «یا قابض» قبضم کن.

 

الهی! انگشتری سلیمانی ام دادی، انگشت سلیمانی ام ده.

الهی! سرمایه‌ی کسبم دادی، توفیق کسبم بده.

الهی! اگر ستّار العیوب نبودی، ما از رسوایی چه می کردیم؟

الهی! ذوق مناجات کجا و شوق کرامات کجا ؟

الهی! اثر و صُنع توام، چگونه به خود نبالم

الهی! از پای تا فرقم ، در نور تو غرقم . « یا نورَ السموات و الارض ، أنعمتَ فَزِدْ »

الهی! وای بر من اگر دانشم رهزنم شود و کتابم حجابم .

الهی! ما را یارایِ دیدن خورشید نیست ، دم از از دیدار خورشید آفرین چون زنیم ؟

الهی! گریه زبان کودک بی زبان است ، آن چه خواهد از گریه تحصیل می کند . از کودکی راه کسب را به ما یاد داده ای ، قابل کاهل را از کامل مکمّل چه حاصل ؟

الهی! یک شوریده ، جهانی را می شوراند ؛ این شوخ دیده را شوریده تر کن. والحمدلله رب العالمین

حسین حقیقت جاوید

امام حسین علیه السلام یک شخصیت مقدس دارد چون متعلق به یک نژاد و یک ملت و یک قاره نیست اصلا حسین دارای روح بزرگی است که خودش را نمی بیند روح کوچک در مقابل خواهشهای نفسانی سر فرو می آورد ولی روح بزرگ نه؟؟؟

حماسه امام حسین ع مقدس است اول به دلیل اینکه هدفش مقدس است و فرآگیر و دوم در شرایط و زمانی اتفاق افتاده است که کسی خیال نمی کرد چنین شود مثل نمرودی پیدا می شود یک نفر هم باقی نمی گذارد در همان زمان نهضت مقدس حضرت ابراهیم قدعلم می کند.

حسین ع شخصیتی است که با ریختن خونش به اسلام حیات بخشید حس انتقام جویی و عدالتخواهی را در افراد برانگیخت.

برگرفته از حماسه حسینی شهید مطهری

عاشورای حسینی

از نظر من کلید شخصیت حسین ع حماسه است، شور است،عظمت است، صلابت است، شدت است، ایستادگی است، حق پرستی است.

حسین بن علی ع درس غیرت به مردم داد، درس تحمل و بردباری به مردم داد، درس تحمل شداید و سختیها به مردم داد، اینها برای ملت مسلمان درسهای بسیار بزرگی بود.

پس اینکه می گویند حسین بن علی چه کرد؟ و چه طور شد؟ که دین اسلام زنده شد جوابش همین است که حسین بن علی ع روح تازه دمید، خونها را به جوش آورد، غیرت ها را تحریک کرد، عشق و ایده آل به مردم داد، حس استغنا در مردم به وجود آورد، درس صبر و تحمل و بردباری و مقاومت وایستادگی در مقابل شداید به مردم داد،ترس را ریخت همان مردم که تا آن مقدار می ترسیدند، تبدیل به یک عده مردم شجاع و دلاور شدند.

حماسه حسینی شهید مطهری

بصیرت افزایی

در این زمینه [مسئله‌ی نفوذ]روشنگری لازم است؛ روشنگریِ بدون اتّهام، بدون تهمت زدن، بدون مصداق معیّن کردن، امّا روشنگری اذهان مردم؛ چیز لازمی است. ببینید، یکی از آن چیزهایی که قرآن کریم خطاب به مخالفین، به یهود در آن روز، [میگوید] و بر آنها ایراد میگیرد این است: لِمَ تَلبِسونَ الحَقَّ بِالباطِلِ وَ تَکتُمونَ الحَقَّ وَ اَنتُم تَعلَمون؛(۱) یکی از ایرادهای بزرگ این است که شما باطل را با حق مخلوط میکنید، مشتبِه میکنید؛ «لبس» یعنی اشتباه، «تَلبِسونَ» [یعنی‌] مشتبِه میکنید حق را با باطل، وَ تکتُمونَ الحَقَّ، حق را کتمان میکنید. حقیقت را باید بیان کرد که این وظیفه‌ی ما است.۱۳۹۴/۱۰/۱۴

 

 

بیانات در دیدار ائمه جمعه سراسر کشور
 

هم در دنیا معضلات زیادی وجود دارد، هم اثر گذاری جمهوری اسلامی در معادلات منطقه بلکه گاهی در معادلات جهانی بیش از همیشه است؛ بنابراین همه‌ی ارکان نظام از جمله این مجلس، باید نگاه مبتکرانه و اساسی به مسائل داشته باشند؛ هم به حیث وظیفه‌ی شخصی و ذاتی علما - که علما هادیان امتند و وظایفی دارند و مردم را باید روشن کنند؛ در نظام اسلامی وظیفه‌ی علما فقط گفتنِ مسئله‌ی نماز و روزه نیست، مردم را بیدار میکنند، هوشیار میکنند، حقایق را به مردم میگویند، بصیرت‌افزایی میکنند - هم به حیث اعتبار این مجلس که یک نهاد حکومتی است، وظایفی بر عهده است.۱۳۹۲/۱۲/۱۵

بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری

 

 

 آمریکا دشمنی خودش را پنهان هم نمیکند. بله، تقسیم وظایف میکنند؛ یکی لبخند میزند، یکی مصوّبه علیه جمهوری اسلامی تهیّه میکند و دنبال میکند؛ این به‌نحوی تقسیم وظایف است. دنبال چیزی به نام مذاکره‌ی با ایرانند؛ [امّا] مذاکره بهانه است، مذاکره وسیله برای نفوذ است، مذاکره وسیله برای تحمیل خواستها است. ما فقط در قضیّه‌ی هسته‌ای به دلایل مشخّصی که مکرّر هم این دلایل را ذکر کرده‌ایم، موافقت کردیم بروند مذاکره کنند؛ خب مذاکره کردند. بحمدالله مذاکره‌کنندگان ما هم در این عرصه خوب ظاهر شدند؛ امّا در عرصه‌های دیگر ما اجازه‌ی مذاکره ندادیم و با آمریکا مذاکره نمیکنیم؛ با همه‌ی دنیا ما مذاکره میکنیم، [امّا] با آمریکا نمیکنیم. ما اهل مذاکره‌ایم، اهل تفاهمیم؛ هم مذاکرات در سطح دولتها، هم مذاکرات در سطح اقوام، هم مذاکرات در سطح ادیان؛ ما اهل مذاکره‌ایم و با همه مذاکره میکنیم جز با آمریکا؛ و البتّه رژیم صهیونیستی بجای خود محفوظ که اصل وجود رژیم صهیونیستی، وجود نامشروع و دولت جعلی است.

 یک جمله راجع به رژیم صهیونیستی عرض بکنیم؛ بعد از اتمام این مذاکراتِ هسته‌ای، شنیدم صهیونیست‌ها در فلسطین اشغالی گفتند فعلاً با این مذاکراتی که شد، تا ۲۵ سال از دغدغه‌ی ایران آسوده‌ایم؛ بعد از ۲۵ سال فکرش را میکنیم. بنده در جواب عرض میکنم اوّلاً شما ۲۵ سال آینده را نخواهید دید. ان‌شاءالله تا ۲۵ سال دیگر، به توفیق الهی و به فضل الهی چیزی به نام رژیم صهیونیستی در منطقه وجود نخواهد داشت؛ ثانیاً در همین مدّت هم روحیّه‌ی اسلامیِ مبارز و حماسی و جهادی، یک لحظه صهیونیست‌ها را راحت نخواهد گذاشت؛ این را بدانند. ملّتها بیدار شده‌اند، میدانند دشمن کیست؛ حالا دولتها و بوقهای تبلیغاتی و مانند اینها میخواهند جای دشمن و دوست را عوض کنند، [امّا] به جایی نمیرسد. ملّتها -ملّتهای مسلمان، بخصوص ملّتهای منطقه- حواسشان جمع است و میدانند. خب، این وضع رژیم صهیونیستی و آن هم [وضع‌] آمریکا.

 

بیانات در دیدار اقشار مردم در تاریخ18/06/94